خاطرات ما و نی نی ما

معجزه خدا = 3 نفره شدن ما با به وجود آمدن تو

1391/8/8 6:56
نویسنده : مامی
1,507 بازدید
اشتراک گذاری

روز دهم تیر ماه سال 1391 مامی آخرین دوره عادت ماهیانه اش شروع شد ، 3 روز از تولد مامی گذشته و این ماه مامی و ددی قصد دارند که خوشبختی 2 نفرشونو با به وجود اوردن تو کامل تر کنند. روز تخمک گذاری مامی 21 تیر ماه بود ....یعنی مامی و ددی باید 15 روزی منتظر بمونند که به طور قطع معلوم بشه که تو اومدی تو دل مامی یا نه.....

دقیقا یک هفته قبل از شروع پریود بعدی ، مامی تهوعش شروع شد ...از یک طرف احساس کنجکاوی بهم می گفت برم و یه بیبی چک از  داروخانه بگیرم و مطمئن بشم ولی از طرف دیگه دوست داشتم نتیجه قطعی رو با ازمایش خون متوجه بشم و برای همین صبر کردم تا 2 روز از تاریخ مورد نظر گذشت و روز موعود برای آزمایشگاه رفتن بود... روز 9 مرداد 1391 .....جالب این بود که اصلا عجله ای نداشتم انگار که می دونستم تو در بطنم در حال رشدی و فقط نیاز به یک مدرک جهت اثبات داشتم برای همین آروم و با آرامش همراه با ددی رفتیم آزمایشگاه بیمارستان دی....حدود 3 ساعت طول می کشید که جواب آماده بشه. ددی منو رسوند خونه تا استراحت کنم و خودش قرار بود ساعت 1 برای گرفتن جواب به آزمایشگاه برگردد. ساعت که حدود 11 شده بود من استرس گرفتم برای اینکه حواسم پرت بشه زنگ زدم دوست مامی-مریم خ- و باهاش کلی گپ زدم و نفهمیدم چه جوری ساعت گذشت و وقتی گوشی رو قطع کردم فورا  ددی بهم زنگ زد و مژده بودن تو رو بهم داد. انگار دنیا رو به ما داده بودند. شکر کردیم از بودن تو،  شاکر بودیم از اینکه لطف خدا دوباره شامل حالمون شده بود.ددی بلافاصله اومد خونه و نتیجه آزمایش رو بهم نشون داد. بلههههه من تورو باردار بودم با بتای 1393

 

من و ددی خبر بودن تو را فقط  به مادر جون و پدر جون و خاله نازیلا و خاله نوشین دادیم. اونها هم کلی خوشحال شدند. من و ددی قرار گذاشتیم تا پایان 3 ماهگی بارداری به شخص دیگری نگیم که چقدر ما خوشبخت هستیم. تا زمانی که جنسیت تو هم معلوم بشه عزیز دلم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)